بعد از گذشت تقریبا سه ماه ، امتحانات فاینال
دانشگاه شروع شده. حال و هوای عچیبی بین دانشجوها برقراره . اینجا از هر نوع آدمی پیدا میشه . کسی که میخواد اپلای کنه ، ( از همین ترم ۱ ) دنبال اینه که نمره هاش زیر هجده نیاد. یک سری هم دنبال این هستن که با ده پاس کنن بره. یک سری هم بین این دو گروه موندن و استرس هر دو تا رو میکشن. چون در یک سری از درس ها هجده میشن در یک سری دیگه ده ، یازده . در کل حال و هوای عجیبیه. ولی چیزی که خیلی جالبه اینه که من عاشق اینجام . اگرچه هیچ دوستی پیدا نکردم که بتونم باهاش درد و دل کنم یا کسی که بتونه خود واقعیم رو بپذیره ، ولی هنوز اینجا برام بهترین جای دنیاست. آدم های باحال زیادی پیدا میشن. به خصوص سال آخری هایی که واقعا حس و حال یک ترم اولی رو به خوبی متوجه میشن. سرتون رو درد نیارم ، خواستم بگم که باید عاشق جایی باشی تا بتونی اون رو متعلق به خودت بدونی .کتاب جدیدی که میخوام معرفی کنم اسمش « هنر رهایی از دغدغه ها » است. اگر بشدت دچار استرس باطل می شید و دنبال علت و روش حلش هستید این کتاب خیلی خیلی میتونه بهتون کمک کنه.عطا بودم ، کتاب بخونید و بخندید :» + نوشته شده در چهارشنبه چهاردهم دی ۱۴۰۱ ساعت 8:16 توسط سید عطاالله طباطبایی فرد | پله پله...
ادامه مطلبما را در سایت پله پله دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : atabaaft بازدید : 44 تاريخ : چهارشنبه 14 دی 1401 ساعت: 12:22